محل تبلیغات شما
خیلی خوشحالم . خیلی . هرچند دیر بوود ولی همین که شد ، عالیه .

جایزه نویسندگی و کارگردانی برای من ، در پنجمین جشنواره نمایش های کوتاه استانی / تربت حیدریه

داوران : میر طاهر مظلومی . علی حاتمی نژاد . حسن عابدی



و اما داستان .


" گنجشک ها "

گنجشک اول پر کشید و رفت روی بلند ترین شاخه درخت بزرگ نشست . بعد از آن گنجشک دیگری به دنبال او دقیقن رفت و بر روی همان شاخه جا خوش کرد . و گنجشک بعدی و بعدی .

یک ساعت بعد که تمام شاخه پر از گنجشک شده بود ، آدم های زیادی برای تماشای منظره آمده بودند . تابلویی که در آن نه از رنگ قهوه ای شاخه ها خبری بود و نه از سبزی برگ ها . تنها چیزی که در آن لحظه بدجور توی ذوق میزد مدفونی عظمت آن درخت بزرگ زیر جثه های کوچک گنجشک ها بود !!!


او سه سال و سه ماه دارد

داستان کوتاه کوتاه کوتاه

جشنواره تئاتر کوتاه استانی

گنجشک ,شاخه ,ها ,های ,، ,کوتاه ,که در ,کوتاه استانی ,درخت بزرگ ,گنجشک ها ,در آن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها